• سال ۱۴۰۲ سال «مهار تورم، رشد تولید»
  • رفسنجان زیبا؛ مجله خبری شهر رفسنجان
  • تازه ترین اخبار رفسنجان زیبا را در شبکه های اجتماعی به نشانی rafsanjanziba@ بخوانید
  • رفسنجان زیبا؛ مجله خبری شهر رفسنجان
x
یادداشت اختصاصی | آیا مشکل جناح بازی است؟
دسته بندی: تازه های شهر عمومی فرهنگی و اجتماعی انتشار: یکشنبه ۳۰/دی/۱۴۰۳

یادداشت اختصاصی | آیا مشکل جناح بازی است؟

اگر به دنبال بهبود فضای سیاسی شهر هستیم، باید گامی فراتر برداشته و به دنبال ارتقاء سطح تفکر و فرهنگ سیاسی رفت، نه خرد کردن ساختاری که برآمده از تفکر و فرهنگ سیاسی سنتی است.


رفسنجان زیبا | ۱۰ سال پیش در سلسله مطالبی تحت عنوان «آفتی به نام جناح‌بازی در رفسنجان» به موضوع ساختار سیاسی دو قطبی شکل گرفته در رفسنجان پرداختم و رقابت بنیان‌کن آن را دلیل اصلی عدم توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی شهر دانستم و بیان کردم در نبود این دو قطب سیاسی، قطعاً روزگار مردم شهر بهتر از گذشته خواهد بود.

در این مدت، فضای سیاسی رفسنجان تغییرات قابل توجهی به خود دیده و جدای از مطالعه بیش از گذشته اینجانب در مفاهیم و نظریات سیاسی، تجربه میدانی کار سیاسی در رفسنجان، تغییر نگرش قابل توجهی در ذهن ایجاد کرده است؛ به طوری که در ذهنم دیگر جناح‌بازی حول دو جریان سیاسی شهر را عامل اصلی مشکلات رفسنجان نمی‌دانم.

به زعم نگارنده، رقابت دوقطبی، ماحصل زیرساخت‌های شکل‌دهنده به آن است که ریشه‌ای بنیادین در افکار و عقاید تک تک افراد تشکیل‌دهنده اجتماع دارد؛ نظریات مهمی از هابرماس گرفته تا هایدگر و آنتونی گیدنز در خصوص تأثیر افکار بین‌الاذهانی در شکل‌دهی به ساختار سیاسی، به تحلیل نقش فرد و فرهنگ اجتماعی در شکل‌دهی به ساختارها و کارگزاران سیاسی می‌پردازد.

این بدان معنی است که ریشه ساختار سیاسی در افکار و سلیقه‌های سیاسی افراد نهفته است و هر تغییری در کارگزار و حتی ساختار، بدون تحول در افکار و مفاهیم بین‌الاذهانی و حتی شخصی، موقتی بوده و ممکن است به جای پیشرفت، ساختار معیوب سیاسی را بدتر از آنچه که روز اول بود، بسازد.

اکنون، مسیر یک ساختار سیاسی از افکار تک تک افراد جامعه تشکیل‌دهنده آن حاصل می‌شود؛ این افکار است که در صورت ظهور و بروز و مقبولیت، به مفهوم مورد توافق جمعی از مردم مبدل خواهد شد و این مفاهیم مورد توافق جمعی به تدریج فرهنگ سیاسی را خواهند ساخت.

از دل فرهنگ سیاسی، ساختارهای رسمی و غیررسمی شکل خواهد گرفت که طبیعتاً کارگزارانی متناسب با خود را هم می‌پذیرد و هم پرورش می‌دهد؛ در واقع چرخه تفکر فردی، مفاهیم بین‌الاذهانی، فرهنگ سیاسی، ساختار سیاسی و نهایتاً کارگزاران سیاسی که بر هم کنش است، هر کدام بر دیگری تأثیر می‌گذارد اما نقطه تحول اساسی و شالوده تعیین‌کننده آن شکل تفکر سیاسی افراد جامعه است.

در میدان تجربه نیز تا حد بسیاری در ۱۰ سال گذشته ثابت شده است؛ در مواردی که ساختار دوقطبی سیاسی شهر تغییر شکل داده، ماحصل، شکل مورد پسندی از کار در نیامده است و رقابت‌های سیاه و خرده‌جریان‌ها دست‌انداز بلندتری در جاده فعالیت سیاسی بنا کرده است.

همین امروز نظریه قالبی در جریان اصولگرایی شهر مطرح است که اکثریت، مشکلات این جناح را ناشی از رقابت درون جناحی می‌دانند و برخی از فعالان آن مرتبا تکرار می‌کنند: «ای کاش که ما هم بزرگتری داشتیم که حول محور او اجماع می‌کردیم» و این دقیقاً بازگشت به همان الگوی دو جریان سیاسی تحت مدیریت یک فرد است که سال‌ها منتقد آن بودند.

خلاصه آنکه هر تغییری در روبنای ساختار سیاسی (ساختار و کارگزار) بدون تحول در لایه‌های زیرین و اصلی آن یعنی تفکر فردی و مفاهیم بین‌الاذهانی، امری موقت، پرهزینه و کم‌فایده است که بعضاً آسیب آن از منفعتش بیشتر خواهد بود.

حال اگر به دنبال بهبود فضای سیاسی شهر هستیم، باید گامی فراتر برداشته و به دنبال ارتقاء سطح تفکر و فرهنگ سیاسی رفت، نه خرد کردن ساختاری که برآمده از تفکر و فرهنگ سیاسی سنتی است.

و شگفتا که قرآن مجید ۱۴۰۰ سال پیش در سوره مبارک رعد، تغییر سرنوشت هر قومی را ناشی از تغییر و تحول درونی آن‌ها می‌داند و می‌فرماید: إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ (خدا حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم حالشان را تغییر دهند)

به قلم دکتر سید مرتضی سید حسینی | دانش آموخته اندیشه سیاسی


شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید