• سال ۱۴۰۲ سال «مهار تورم، رشد تولید»
  • رفسنجان زیبا؛ مجله خبری شهر رفسنجان
  • تازه ترین اخبار رفسنجان زیبا را در شبکه های اجتماعی به نشانی rafsanjanziba@ بخوانید
  • رفسنجان زیبا؛ مجله خبری شهر رفسنجان
x
یادداشت اختصاصی | اشتباهات امپراتوری ترامپ
دسته بندی: تازه های شهر عمومی فرهنگی و اجتماعی انتشار: شنبه ۲۳/فروردین/۱۴۰۴

یادداشت اختصاصی | اشتباهات امپراتوری ترامپ

در این یادداشت، به بررسی شباهت‌های سیاست‌های اقتصادی و تجاری امپراتوری آلمان در اوایل قرن بیستم و سیاست‌های اقتصادی و تجاری دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور جدید ایالات متحده که از سال ۲۰۲۵ به قدرت بازگشته است، پرداخته خواهد شد.


رفسنجان زیبا | در تاریخ روابط بین‌الملل، همواره قدرت‌ها در تلاش بوده‌اند تا موقعیت خود را در عرصه جهانی تقویت کنند. این تلاش‌ها غالباً از طریق سیاست‌های اقتصادی، تجاری و گاهی نیز با ابزارهای نظامی انجام شده است. یکی از چالش‌های همیشگی در روابط بین‌الملل، برهم زدن توازن قدرت جهانی بوده است؛ تغییراتی که گاهی به بحران‌ها و تنش‌های جهانی منتهی می‌شود.

در این یادداشت، به بررسی شباهت‌های سیاست‌های اقتصادی و تجاری امپراتوری آلمان در اوایل قرن بیستم و سیاست‌های اقتصادی و تجاری دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور جدید ایالات متحده که از سال ۲۰۲۵ به قدرت بازگشته است، پرداخته خواهد شد. همچنین تأثیرات این سیاست‌ها بر توازن جهانی و روابط بین‌الملل مورد تحلیل قرار خواهد گرفت.

امپراتوری آلمان در اوایل قرن بیستم، تحت رهبری قیصر ویلهلم دوم، به‌طور فزاینده‌ای در تلاش بود تا موقعیت خود را در عرصه جهانی تثبیت کند. آلمان که به‌تازگی یکپارچه شده و قدرتی جدید در اروپا به شمار می‌رفت، تصمیم گرفت تا با تقویت نیروی نظامی و اقتصادی خود، در رقابت با قدرت‌های بزرگ آن زمان مانند بریتانیا و فرانسه قرار گیرد.

در این دوران، امپراتوری آلمان با پیگیری سیاست‌های امپریالیستی، به‌ویژه از طریق تلاش برای گسترش مستعمرات در آفریقا و آسیا، به دنبال تأمین منابع طبیعی و گسترش نفوذ اقتصادی خود بود. این سیاست‌ها اگرچه هدف تقویت جایگاه آلمان را دنبال می‌کرد، اما در عین حال موجب بروز رقابت‌های شدید در سطح جهانی و تشدید تنش‌ها میان قدرت‌های بزرگ اروپا شد.

امپراتوری آلمان در این دوره، به‌ویژه از طریق تقویت نیروی دریایی خود، وارد رقابتی مستقیم با بریتانیا شد. ساخت ناوگان‌های جنگی عظیم توسط آلمان به عنوان یک تهدید بزرگ برای بریتانیا تلقی می‌شد. در واقع، آلمان با این رقابت‌ها سعی داشت تا موقعیت خود را به‌عنوان یک قدرت جهانی در عرصه اقتصاد و نظامی تثبیت کند، بدون آنکه به عواقب آن توجه کافی داشته باشد. این سیاست‌ها موجب شد که در نهایت جنگ جهانی اول رخ دهد و نظم جهانی که بر اساس توازن قدرت میان کشورهای بزرگ ساخته شده بود، برهم بخورد.

در حال حاضر، دونالد ترامپ پس از بازگشت به قدرت در سال ۲۰۲۵، سیاست‌های اقتصادی و تجاری خود را با هدف تقویت صنایع داخلی ایالات متحده و کاهش کسری تجاری این کشور پیگیری می‌کند. ترامپ با وضع تعرفه‌های سنگین بر تولیدات کشورهای مختلف، به‌ویژه چین و اتحادیه اروپا، سعی دارد که توازن اقتصادی جهان را به‌نفع ایالات متحده تغییر دهد. این سیاست‌ها مشابه با تلاش‌های امپراتوری آلمان در اوایل قرن بیستم است که آلمان برای تقویت جایگاه اقتصادی خود در سطح جهانی، وارد رقابت‌های تجاری و اقتصادی با کشورهای دیگر شد.

ترامپ با این سیاست‌ها در تلاش است تا وابستگی ایالات متحده به کشورهای خارجی را کاهش دهد و تولیدات داخلی این کشور را تقویت کند. درست همان‌طور که امپراتوری آلمان در گذشته با پیگیری سیاست‌های امپریالیستی و افزایش تولید داخلی خود تلاش می‌کرد تا جایگاه اقتصادی و تجاری‌اش را در جهان تقویت کند، ترامپ نیز سعی دارد از طریق وضع تعرفه‌های سنگین و محدودیت‌های تجاری، موقعیت ایالات متحده را در عرصه جهانی بهبود بخشد.

این شباهت‌ها تنها به ابعاد اقتصادی محدود نمی‌شود. هر دو کشور در تلاش برای بازتعریف روابط تجاری جهانی و تغییر توازن قدرت در سطح بین‌المللی هستند. امپراتوری آلمان در دوران قیصر ویلهلم دوم با گسترش مستعمرات خود و تقویت نیروی دریایی، می‌خواست که موقعیت خود را در برابر قدرت‌های دیگر تثبیت کند.

ترامپ نیز با وضع تعرفه‌های تجاری سنگین، در تلاش است تا از تأثیرات اقتصادی خارجی بر ایالات متحده بکاهد و اقتصاد این کشور را بر مبنای منافع داخلی تقویت کند. به این ترتیب، هر دو سیاست به‌طور مستقیم به تغییر توازن جهانی منتهی می‌شوند و به افزایش تنش‌ها در سطح جهانی می‌انجامند.

یکی از شباهت‌های بارز دیگر، تمرکز افراطی بر منافع ملی است. امپراتوری آلمان در اوایل قرن بیستم به‌دنبال تأمین منابع طبیعی و تقویت صنایع داخلی خود از طریق سیاست‌های امپریالیستی بود. ترامپ نیز در حال حاضر با وضع تعرفه‌ها و محدودیت‌های تجاری، هدف خود را حمایت از صنایع داخلی و کاهش وابستگی به کشورهای خارجی قرار داده است. هر دو کشور به‌دنبال تقویت جایگاه اقتصادی خود در عرصه جهانی بودند، اما این سیاست‌ها موجب بروز بحران‌های تجاری و تنش‌های بین‌المللی می‌شود.

در نهایت، می‌توان نتیجه گرفت که سیاست‌های ترامپ و امپراتوری آلمان شباهت‌های زیادی دارند. در هر دو مورد، کشورها به‌دنبال تغییر توازن قدرت جهانی به‌نفع خود و بر هم زدن نظم موجود بوده‌اند. این سیاست‌ها، اگرچه در مقیاس‌های متفاوت و با ابزارهای مختلف اجرا شدند، می‌توانند به افزایش تنش‌ها و بحران‌های جهانی منتهی شوند.

در حالی که امپراتوری آلمان در نهایت به جنگ جهانی اول منتهی شد، سیاست‌های ترامپ در حال حاضر به بحران‌های تجاری گسترده و افزایش بی‌اعتمادی میان قدرت‌های جهانی منتهی شده‌اند.

با توجه به تاریخ و آنچه که از سیاست‌های امپراتوری آلمان در اوایل قرن بیستم می‌بینیم، می‌توان پیش‌بینی کرد که سیاست‌های ترامپ در نهایت تأثیرات مشابهی خواهند داشت. اگر این سیاست‌ها ادامه پیدا کنند، می‌توانند موجب بحران‌های اقتصادی و تجاری جهانی شوند و در نهایت نظم جهانی را تحت‌الشعاع قرار دهند.

سیاست‌های ترامپ، هرچند به‌طور مستقیم به جنگ نظامی منتهی نشده‌اند، اما توانایی ایجاد بی‌ثباتی‌های تجاری و اقتصادی در سطح جهانی را دارند. از این رو، باید مراقب بود که این سیاست‌ها به بحران‌های بزرگ‌تر منتهی نشوند.

سید مرتضی سید حسینی، دانشجوی دکتری اندیشه سیاسی


شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید