اروپا در حال حاضر میان دو قدرت بزرگ و یک همسایه نظامی پرخطر، مثل طناببازی بر لبه تیغ حرکت میکند.
رفسنجان زیبا | اروپا امروز بیش از هر زمان دیگری در فشار و تردید قرار گرفته است. اتحادیهای که روزی با اطمینان بر شانههای آمریکا تکیه میکرد و بازارهای جهانی را هدف قرار میداد، اکنون در میانه رقابت استراتژیک دو ابرقدرت گرفتار شده است.
از یک طرف چین بهسرعت به یکی از بزرگترین شرکای تجاری اروپا تبدیل شده و بازارهای خود را برای صنایع اروپایی گشوده است؛ اما از سوی دیگر واشنگتن دیگر نمیتواند بدون فشار و هزینه، از امنیت اروپا حمایت کند.
نتیجه، یک دیپلماسی پیچیده و پرخطر است که هر تصمیم آن میتواند هزینه اقتصادی و امنیتی سنگینی به دنبال داشته باشد.
در حوزه اقتصادی، وابستگی اروپا به بازار چین دو رویه دارد. رشد صادرات و سرمایهگذاریهای مشترک فرصتهای تازهای ایجاد کرده، اما کاهش تقاضای چین یا تنشهای تجاری میتواند اقتصاد اروپا را آسیبپذیر کند.
صنایع آلمانی و فرانسوی که بخش بزرگی از تولید خود را به بازارهای آسیایی صادر میکنند، در برابر نوسانات سیاستهای پکن آسیبپذیر شدهاند.
کاهش بازارها نه تنها رشد اقتصادی را کند میکند، بلکه زنجیرههای تأمین را نیز تحت فشار قرار میدهد و چشمانداز تولید صنعتی اروپا را تیره میکند.
در حوزه امنیت، فشارها دوچندان است. آمریکا به صراحت اعلام کرده که اروپا دیگر نمیتواند برای همیشه زیر چتر دفاعی واشنگتن بماند و باید سهم بیشتری از هزینههای ناتو و دفاع ملی خود را بپردازد.
در همین حال، تهدیدهای نظامی و امنیتی از سوی روسیه نیز اروپا را در حالت آمادهباش قرار داده است. جنگ در اوکراین، تهدیدات سایبری و مانورهای نظامی نزدیک مرزهای اتحادیه، اروپا را مجبور به بازنگری در استراتژی دفاعی و امنیتی خود کرده است.
اروپا باید اکنون هم با چین در بازارها تعامل کند، هم در برابر فشارهای آمریکا انعطاف نشان دهد و هم تهدیدهای روسیه را مدیریت کند.
این ترکیب پیچیده، سیاست خارجی اروپا را با چالش جدی روبهرو کرده است. نزدیکی بیش از حد به چین میتواند روابط با آمریکا را تضعیف کند؛ اما فاصله گرفتن از چین، خطر از دست رفتن بازارهای کلیدی و وابستگی اقتصادی را به دنبال دارد.
همزمان، بیتوجهی به تهدیدهای روسیه، امنیت داخلی و مرزی اتحادیه را به خطر میاندازد. اروپا در حال حاضر میان دو قدرت بزرگ و یک همسایه نظامی پرخطر، مثل طناببازی بر لبه تیغ حرکت میکند.
در نهایت، بحران اروپا نه تنها اقتصادی یا امنیتی است؛ بلکه استراتژیک و هویتی است. اتحادیه اروپا باید سریعاً راهبردی جامع طراحی کند که هم امنیت خود را تضمین کند، هم از منافع اقتصادی خود محافظت و هم نقش مستقل جهانی خود را حفظ کند.
بدون چنین رویکردی، اروپا نه تنها بازنده رقابت میان چین و آمریکا خواهد بود، بلکه جایگاه خود در نظم جهانی را نیز بیش از پیش از دست خواهد داد.
به قلم: سید مرتضی سید حسینی | دانشجوی دکتری اندیشه سیاسی